دل نوشته
 
Design by : NazTarin

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 9
بازدید کل : 8841
تعداد مطالب : 44
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

روحي که در درد پخته مي شود آرام مي گيرد. احساسي که در هيچ گوشه اي از هستن آرام نميتواند يافت ، آرام ميگيرد . کسي که ميداند کسي از راه نخواهد رسيد به يقين مي رسد . غم هنگامي بي آرامت مي کند که دلواپس شادي هم باشي، آرامش غمگين


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ برچسب:, توسط  بروفه

منوچهر احترامي

 

مارها قورباغه ها را مي خوردند و قورباغه ها غمگين بودند

قورباغه ها به لك لك ها شكايت كردند

لك لك ها مارها را خوردند و قورباغه ها شادمان شدند

لك لك ها گرسنه ماندند و شروع كردند به خوردن قورباغه ها

قورباغه ها دچار اختلاف ديدگاه شدند

عده اي از آنها با لك لك ها كنار آمدند و عده اي ديگر خواهان باز گشت مارها شدند

مارها باز گشتند و همپاي لك لك ها شروع به خوردن قورباغه ها كردند

حالا ديگر قورباغه ها متقاعد شده اند كه براي خورده شدن  به دنيا مي آيند

تنها يك مشكل براي آنها حل نشده باقي مانده است

اينكه نمي دانند توسط دوستانشان خورده مي شوند يا دشمنانشان

 


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ برچسب:, توسط  بروفه



سیمین : پدرت اصلا میفهمه که تو پسرشی
نادر : اون نمیدونه من پسرشم ، ولی من که میدونم اون پدرمه 

 فیلم مخمصه

"
هميشه آماده باش تا هر چيزي رو كه داري بتوني تو 30 ثانيه ترك كني"


قيصر

اگه پير شدن به اينه كه دل آدم كوچيك شه خدايا منو پير نكن كه اصلا حوصله شو ندارم



اعتراض

شادروان مهدي فتحي : ما کاری به حکم نداریم
حکم رو کاغذ مال محکمه ست
اصلیت حکم مال خداست
که ما و منش ریخته و گلریزون می کنیم واسه کسی که
آزاد میشه از این چاردیواری
که همه ی دنیا چاردیواریه

کرم مرتضی علی
یه مرد که واسه ی شرف و ناموسش
دوازده سال رو کشیده
وجدانش بالاتر از این پولهاس که کاغذیه

سلامتی سه تن، ناموس و رفیق و وطن
سلامتی سه کس، زندونی و سرباز و بی کس
سلامتی باغبونی که زمستونشو از باهار بیشتر دوست داره
سلامتی آزادی، سلامتی زندونیای بی ملاقاتی..."



متولد ماه مهر

محمد رضا فروتن

بيا قسم بخوريم كه ديگه قسم نخوريم

 


مدار صفر درجه

شهاب حسینی

تو را به جاي همه کساني که که نشناخته ام دوست مي دارم.
تو را به جاي همه روزگاراني که نمي زيسته ام دوست مي دارم.
براي خاطر عطر نان گرم و برفي که آب مي شود و براي خاطر نخستين گلها.
تو را به خاطر دوست داشتن دوست مي دارم.
تو را به جاي همه کساني که دوست نميدارم دوست مي دارم.



Sin City

جهنم اینه که هر روز صبح که از خواب پا میشی ندونی برای چی زنده ای


 


رامسس در فیلم ده فرمان خطاب به نفرتیتی 

تو مال من خواهی شد همچون سگ ام .....اسب ام ....و شاهین ام جز اینکه من تو رو را بیشتر از آنان دوست خواهم داشت و کمتر از آنها به تو اعتماد دارم !
****

 


اجاره نشينها :داريوش مهرجويي

عباس آقا (عزت الله انتظامي) : اكبر ، بيا بپر برو دكون پيش عسگري ، بهش بگو واسه سي چهل نفر ، چرخ كرده و راسته جور كنه . خس مسشو ، رگ و ريششو قشنگ بگيره صافش كنه . شيشلیك آجري باشه ها . سوسه موسه بهت نده !



سوته دلان :علي حاتمي

مجيد (بهروز وثوقي) : خوش به سعادتتون كه مي‌رين روضه ، جاتون وسط بهشته ، ما كه دنيامون شده آخرت يزيد . كيه ما رو ببره روضه ؟ آقا مجيد تو رو چه به روضه ، روضه خودتي ، گريه كن نداري ، وگرنه خودت مصيبتي ، دلت كربلاس

مجيد : آخ كه چقدر دشمن داري خدا ، دوستاتم كه ماييم ، يه مشت عاجز عليل ناقص عقل كه در حقشون دشمني كردي .



سگ کشی :بهرام بیضایی

گلرخ کمالی (مژده شمسایی) : با زخم باید ساخت ؛ طول می‌کشه ولی خوب می‌شه


 


مترجم : سیدنی پولاک

هرکی یک نفر رو از دست می ده می خواد از یک کسی انتقام بگیره اگرم کسی رو پیدا نکنه می خواد از خدا انتقام بگیره


حاجي‌واشنگتن : علي حاتمي

فكر و ذكرمان شد كسب آبرو، چه آبرويي، مملكت‌رو تعطيل كنيد، دارالايتام داير كنيد درست‌تره. مردم نان شب ندارند، شراب از فرانسه مي‌آيد، قحطي است، دوا نيست، مرض بيداد مي‌كند، نفوس حق‌النفس مي‌دهند، باران رحمت از دولتي سرقبله عالم است و سيل و زلزله از معصيت مردم. ميرغضب بيشتر داريم تا سلماني. سر بريدن از ختنه سهل‌تر. ريخت مردم از آدميزاد برگشته، سالك بر پيشاني همه مهر نكبت زده، چشم‌ها خمار از تراخم است، چهره‌ها تكيده از ترياك.

 

 

داریوش ارجمند در نقش امیرکبیر فیلم ناصر الدین شاه آکتور سینما

اگر نیت یکساله دارید؛برنج بکارید
اگر نیت 10 ساله دارید ؛درخت غرس کنید
اگر نیت 100 ساله دارید ؛آدم تربیت کنید,
سینما تو گراف آدم تربیت میکند...


 


پدرخوانده

  
آل پاچينو : پدرم پيشنهادي بهش داد كه نتونست رد كنه.لوكا براتسي يه اسلحه گذاشت روي سرش و پدرم بهش گفت يا امضاش بايد پاي قرارداد باشه يا مغزش



پدرخوانده

آلن دلون: پدرم هميشه ميگفت:دوستانتو به خودت نزديك كن و دشمنانتو نزديك تر



وكيل مدافع شيطان

آل پاچينو : نگاه كن ولي دست نزن
دست بزن ولي امتحان نكن
امتحان كن ولي مزمزه نكن



بوي خوش زن

آل پاچينو : زن ها ... تا حالا به زن ها فكر كردي؟ كي خلقشون كرده؟ خدا بايد يه نابغه بوده باشه

 


پدرخوانده

جايي كه آل پاچينو جلوي پدر دختر محبوبش مي ايسته و ميگه
اسم من مايكل كورليونه ... يه آمريكايي ام كه تو سيسيل مخفي شدم ... خيليا ممكنه واسه اين اطلاعات بهت پول بدن اما بدون كه دخترت بي پدر ميشه ... عوض اينكه صاحب شوهر بشه


صورت زخمی

آل پاچینو : من همیشه راست میگم حتی موقعی که دروغ میگم



city hall

آل پاچینو : اهمیت یک مرد از دشمنانش معلوم میشه نه از دوستانش



مادر: علي حاتمي

محمدابراهيم (محمدعلي كشاورز) : خورشيد دم غروب ، آفتاب صلات ظهر نمي‌شه ، مهتابيش اضطراريه ، دوساعته باتريش سه‌ست ، بذارين حال كنه اين دماي آخر ، حال و وضع ترنجبين بانو عينهو وقت اضافيه بازيه فيناله ، آجيل مشگل گشاشم پنالتيه ، گيرم اينجور وجودا ، موتورشون رولز رويسه ، تخته گازم نرفتن سربالايي زندگي رو ، دينامشون هم وصله به برق توكل ، اينه كه حكمتش پنالتيه ، يه شوت سنگين گله ، گلشم تاج گله !



اعتراض : مسعود كيميايي

اميرعلي (داريوش ارجمند) :‌ اين دفعه مثل هميشه نيست ، گوشاتو باز كن ... فقط يه دفعه بياي تو حرفم ، جنازه‌تم پشيمون مي‌شه ... به رديف از اول مي‌گم ...



كمال الملك : علي حاتمي

عضدالملك (هوشنگ بهشتي) : ان شاالله كه سال آينده اين باغبان پير خدمتگزار ، توفيق تقديم نهال بومندي ديگري داشته باشد .
ناصرالدين شاه (عزت الله انتظامي) : اميدوار نباش ، مدرسه‌ي هنر مزرعه‌ي بلال نيست آقا ، كه هر سال محصول بهتري داشته باشد . در كواكب آسمان هم يكي مي‌شود ستاره‌ي درخشان ، الباقي سوسو مي‌زنند .


گاوخوني : بهروز افخمي

راوي (بهرام رادان) : بابا ! راس مي‌گن كه مادر از دست تو دق كرد و مرد ؟
پدر (عزت الله انتظامي) : نه . من از دست مادرت دق كردم .
راوي : ولي وقتي كه تو مردي مادرم زنده نبود .
پدر : زنده نبود ، ولي من هر شب خوابشو مي‌ديدم .
رواي : منم هر شب خواب تو رو مي‌بينم .
پدر : پس بپا دق نكني .




مسافران

بهرام بیضایی

لعنت به جاده ها، اگه معنی شون جدایی یه!



هامون

داریوش مهرجویی

اگه من اونی باشم که تو می خوای، که دیگه من من نیست. یعنی من خودم نیستم



شب ها روشن


فرزاد موتمن


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ برچسب:دیالوگهای ماندگار سینما, توسط  بروفه

از کامو می پرسند : تو که در جهان مسئولی را نمی شناسی و به خدا معتقد نیستی ، و برای خودت طرف مقابلی قائل نیستی که اعتراضت را بشنود ، پس فریاد اعتراضت ، چه معنایی میتواند داشته باشد؟ وقتی معتقدی که گوشی برای شنیدن نیست ، چه دلیلی هست برای اعتراض کردن و فریاد کشیدن؟می گوید :
اعتراض نمی کنم تا مخاطبی بیابم یا مسئولی را بیدار کنم و یا سرزنش کنم ، اعتراض میکنم چون نمیتوانم اعتراض نکنم ؛ اعتراض میکنم که اگر نکنم ، نظامی را که بر انسان حاکم است ، و وضع موجود را پذیرفته ام و بدان تسلیم و با آن همراه شده ام ، در حالی که میخواهم نفی کننده باشم ، نه تسلیم شونده و پذیرنده .
 


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ برچسب:, توسط  بروفه

هر کجا هستم باشم      زمین مال من است پنجره،فکر،هوا ، عشق ،زمین مال من است          زندگی رسم خوشایندی است          زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ             پرشی دارد اندازه عشق          زندگی چیزی نیست که لب تاقچه عادت از یاد من و تو برود   زندگی خالی نیست مهربانی هست ،سیب هست          ایمان هست              آری تا شقایق هست زندگی باید کرد


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ برچسب:, توسط  بروفه

یاد من باشد هرچه پروانه که می افتد در آب زود از آب درآرم  یاد من باشد کاری نکنم که به قانون زمین بر بخورد یاد من باشد  تنها هستم   ماه بالای سر تنهای است 


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ برچسب:, توسط  بروفه

من هیچ راه مطمئنی به سوی خوشبختی نمی شناسم.
اما راهی را می شناسم که به ناکامی منجر می شود،
گرایش به خشنود ساختن همگان


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ برچسب:کلام قصار, توسط  بروفه

جهان سوم جایی است که هر کسی بخواهد مملکتش را آباد کند،خانه‌اش خراب می‌شود
و هر کسی بخواهد خانه‌اش آباد باشد باید در تخریب مملکتش بکوشد.


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ برچسب:, توسط  بروفه

دنیا جای خطرناکی برای زندگی است.
نه به خاطر مردمان شرور،
بلکه به خاطرکسانی که شرارتها را می بینند و کاری درمورد آن انجام نمی دهند.


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ برچسب:, توسط  بروفه



حلقه دل زدم شبي در هوس سلام دل

بانگ رسيد کيست آن گفتم من غلام دل

شعله نور آن قمر مي‌زد از شکاف در

بر دل و چشم رهگذر از بر نيک نام دل

موج ز نور روي دل پر شده بود کوي دل

کوزه آفتاب و مه گشته کمينه جام دل

عقل کل ار سري کند با دل چاکري کند

گردن عقل و صد چو او بسته به بند دام دل

رفته به چرخ ولوله کون گرفته مشغله

خلق گسسته سلسله از طرف پيام دل

نور گرفته از برش کرسي و عرش اکبرش

روح نشسته بر درش مي‌نگرد به بام دل

نيست قلندر از بشر نک به تو گفت مختصر

جمله نظر بود نظر در خمشي کلام دل

جمله کون مست دل گشته زبون به دست دل

مرحله‌هاي نه فلک هست يقين دو گام د


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ برچسب:, توسط  بروفه